هنر جذب: چگونه فروشگاه های لوکس از نماها برای پنهان کردن و جذب مشتریان استفاده می کنند

اما یک معمار، نویسنده و عکاس آموزش دیده است که به عنوان معمار جوان در REX در شهر نیویورک کار می کند. او با الهام از تجربیات جهانی خود، بینش های جذابی را در مورد خارق العاده ترین شهرها و ساختمان های جهان به اشتراک می گذارد و نکات سفر را در وبلاگ خود، The Travel Album ارائه می دهد.

در دنیای رقابتی خرده فروشی لوکس، ویترین فروشگاه به عنوان یک ابزار ارتباطی بی صدا اما قدرتمند عمل می کند. بیش از یک مانع بین دنیای بیرون و فضای داخلی مجلل، نما یک عنصر ضروری است که هویت و جذابیت یک برند را مشخص می کند. برندهای لوکس بر هنر استفاده از ویترین تسلط یافته اند تا نه تنها توجه را به خود جلب کنند، بلکه روایتی از انحصار و پیچیدگی خلق کنند. این مقاله به بررسی استراتژی‌های معماری فروشگاه‌های بزرگ لوکس برای پنهان کردن و اغوا کردن، تبدیل نماهای آن‌ها به بیانیه‌های بصری جذابی می‌پردازد که پنهان و آشکار می‌شوند.


رابط به عنوان یک داستان

Louis Vuitton Ginza Namiki، توکیو، ژاپن، طراحی توسط AS، پیتر مارینو، معمار

Louis Vuitton Ginza Namiki، توکیو، ژاپن، طراحی توسط AS، پیتر مارینو، معمار

Louis Vuitton Ginza Namiki طراحی شده توسط شرکت AS، معمار پیتر مارینو، توکیو، ژاپن | شیشه طراحی شده توسط ShenZhen ShenNanYi Glass Product

هر ساختمان برای هدف خاصی طراحی شده است و محتویات یا محصولات نمایش داده شده در طول زمان تغییر می کنند. به عنوان مثال، فروشگاه‌های لباس دائماً مجموعه‌ها و محصولات جدیدی را معرفی می‌کنند که در نتیجه چرخش دائمی اقلام عرضه‌شده ایجاد می‌شود. همین امر در مورد نمایندگی‌های خودرو و جواهرات‌فروشی‌ها نیز صادق است، جایی که کالاها به طور مکرر در حال تکامل هستند. در حالی که کالاهای موجود در این فروشگاه‌ها ممکن است مرتباً تغییر کنند، خود ساختمان ثابت می‌ماند و سال به سال برای خدمت به هدف اصلی خود طراحی شده است. به همین دلیل است که ساختمان ها باید با کیفیتی بی انتها طراحی شوند و جذابیت برند را افزایش دهند نه اینکه از آن کم کنند.

در خرده فروشی لوکس، ویترین اولین نقطه تماس برند و مصرف کننده است. او به عنوان یک داستان نویس عمل می کند و پیام های غنا، مهارت و انحصار را منتقل می کند. برخلاف فضاهای خرده فروشی معمولی، جایی که عملکرد ممکن است شکل بگیرد، فروشگاه های لوکس معمولاً روی زیبایی ظاهری خود سرمایه گذاری زیادی می کنند. این رابط ها فقط ورودی نیستند. در عوض، آنها عبارات معماری هستند که ماهیت نام تجاری را در بر می گیرند و مشتریان بالقوه را به کاوش بیشتر دعوت می کنند.

یکی از نمونه های مورد علاقه من، فروشگاه پرچمدار لویی ویتون در منطقه گینزا توکیو است که نمای شیشه ای شفافی دارد که مناظر شهر اطراف را در روز منعکس می کند و در شب درخششی ملایم از خود ساطع می کند. استفاده از شیشه حس جالبی از رمز و راز ایجاد می کند، زیرا از بیرون چیز کمی دیده می شود. فقط گوشه‌ای از ساختمان باز است و مردم را دعوت می‌کند تا وارد شوند، آنچه در داخل آن نهفته است را کشف کنند و فضای داخلی را برای خود تجربه کنند. طراحی مدرن منحصر به فرد این ساختمان با سطوح صاف و مواج خود جوهره آب را در بر می گیرد که به طور طبیعی توجه افراد را به خود جلب می کند. نمای درخشان چشم ها را به خود جلب می کند و رهگذران را با درخشش و انعکاس خود مجذوب خود می کند. نمای شیشه ای به نظر می رسد که با تغییر رنگ ها می رقصد، و حسی از سیالیت را ایجاد می کند که در داخل با پلکان و لوسترها بازتاب می یابد و بازیگوشی و ریتم آب را تداعی می کند.


پنهان کاری: قدرت رمز و راز

نمای Dior Miami میامی، فلوریدا، ایالات متحده آمریکا توسط BarbaritoBancel Architectes طراحی شده است

نمای دیور میامی میامی، فلوریدا، ایالات متحده آمریکا توسط BarbaritoBancel Architec

نمای Dior Miami توسط معمار Barbarito Bancel، میامی، فلوریدا طراحی شده است

آیا تا به حال توجه کرده اید که وقتی وارد یک فروشگاه لوکس می شوید، اغلب نمی توانید همه چیز را در داخل آن ببینید؟ از طرف دیگر، می‌توانید از دهانه‌ها، درها یا پنجره‌هایی که با دقت چیده شده‌اند نگاه کنید. رابط کاربری ممکن است متفاوت باشد، در برخی بخش‌ها کاملاً شفاف و در برخی دیگر غیرشفاف است و شما را وسوسه می‌کند که وارد شوید و آنچه را که در آن پنهان است کشف کنید. برندهای لوکس اغلب از استراتژی پنهان کاری برای ایجاد هاله ای از رمز و راز و انحصار استفاده می کنند. با محدود کردن نمای داخلی فروشگاه، این نماها (که اغلب در نوع خود جالب و زیبا هستند) تعلیق ایجاد می کنند و رهگذران را مجبور می کنند به داخل فروشگاه قدم بگذارند و آنچه را که فراتر از آن وجود دارد کشف کنند. این رویکرد بر جذابیت ناشناخته ها سرمایه گذاری می کند و ورود به یک فروشگاه را بیشتر به یک تجربه تبدیل می کند.

یک مثال عالی از این ویترین فروشگاه دیور میامی است که از پنل‌های سفید بر روی هم پوشانده شده‌ای است که شبیه چین‌های ظریف پارچه است – اشاره‌ای ظریف به میراث مد برند. این پانل ها به گونه ای چیده شده اند که به دهانه های عمودی باریک اجازه می دهد تا نمای کوتاهی از فضای داخلی مجلل فروشگاه ارائه دهد. چند پانل بزرگ در طبقه همکف و تعداد کمتری در طبقات بالا باز هستند تا نگاهی اجمالی به فضای داخلی فروشگاه داشته باشند و به آنچه در داخل آن نهفته است اشاره کنند. این انتخاب طراحی نماهای جذابی را به داخل ارائه می دهد، حس کنجکاوی و درگیری را برانگیخته و در عین حال فضایی از انحصار منحصر به فرد برند دیور و ساختمان آن را حفظ می کند.


اغوا: بازی شفافیت

Mew Mew Aoyama، توکیو، ژاپن توسط Herzog & de Meuron

Mew Mew Aoyama، توکیو، ژاپن توسط Herzog & de Meuron

Miu Miu Aoyama طراحی شده توسط Herzog & de Meuron، توکیو، ژاپن

برخلاف استراتژی پنهان‌کاری، برخی از برندهای لوکس از شفافیت استفاده می‌کنند تا نماهای جذابی را به فضای داخلی خود ارائه دهند. این تکنیک تعادل ظریفی را ایجاد می‌کند و دسترسی بصری کافی برای برانگیختن کنجکاوی بدون از دست دادن همه چیز فراهم می‌کند. شیشه و روشی که در آن شیشه به طور خلاقانه استفاده می شود، اغلب ماده انتخابی است که امکان ارتباط بصری بین داخل و خارج را فراهم می کند.

این من را به یک جزئیات معماری می رساند: تسلط بر نور و سایه. یکی از ویژگی‌های کلیدی نماهای لوکس، توانایی آن‌ها در دستکاری پیچیده نور و سایه، ایجاد یک تجربه بصری پویا است که در طول روز تکامل می‌یابد. با بهره گیری از نور طبیعی، طراحان می توانند به برندها در طراحی رابط های بصری جذاب و گاهی اوقات همیشه در حال تغییر کمک کنند.

فروشگاه Miu Miu Aoyama در توکیو از نمای فلزی مات استفاده می کند که به ساختمان کیفیت صمیمی تری می بخشد. این ساختمان شبیه یک جعبه هدیه نیمه باز شده است که برای پنهان کردن محصولات این برند کاملا مناسب است و در عین حال به هیجان آشکار شدن محتویات آن اشاره می کند. نما به عنوان یک دستگاه سایه بان عمل می کند که نور و سایه را کنترل می کند و در عین حال یک تجربه بصری جذاب را بدون اینکه تحت تأثیر قرار بگیرد، ارائه می دهد. با پرسپکتیو بازی می کند، در حالی که فرد در اطراف ساختمان حرکت می کند، فضای داخلی را آشکار و پنهان می کند. برخلاف نمونه‌های دیگر در این مقاله، کل طبقه همکف این ساختمان باز است، اما حس پنهانی را حفظ می‌کند و دید کافی در سطح خیابان برای برانگیختن کنجکاوی عابر پیاده و ترغیب آنها به داخل فراهم می‌کند. پانل های مسی گرد در سمت داخلی نمای ساختمان گرما و بافت را می افزایند و با گوشه های فولادی نقره ای ظریف که برآمده به نظر می رسند در تضاد قرار می گیرند، گویی لبه های نما بریده شده و برجسته شده اند.


رابط به عنوان ابزار ساخت برند

یک رابط کاربری خوب طراحی شده، بسط هویت یک برند است. برندهای لوکس از عناصر معماری استفاده می کنند تا خود را از رقبا متمایز کنند و تصویر منحصر به فرد برند خود را ارتقا دهند. الگوهای طراحی متمایز، رنگ‌ها و متریال‌ها به کوتاه‌نویسی بصری ارزش‌ها و زیبایی‌شناسی برند تبدیل می‌شوند.

به عنوان مثال، Chanel، که بیشتر ما آن را به خوبی می شناسیم، با استفاده از رنگ های سیاه، سفید و بژ قابل تشخیص است – یک پالت رنگی که نشان دهنده تعهد این برند به ظرافت جاودانه است. خطوط تمیز و زیبایی شناسی مینیمالیستی فراتر از برند Chanel است. آنها در نماهای شانل منعکس شده اند که بر تعهد این برند به مدرنیته و سادگی تاکید می کند. این انتخاب های طراحی تضمین می کند که هر بوتیک شانل تجسمی متمایز از اخلاق برند است.


مواد مهم: انتقال لوکس از طریق انتخاب

دفتر مرکزی فندی، رم، ایتالیا، طراحی شده توسط معماران مارکو کوستانزی

دفتر مرکزی فندی توسط معماران مارکو کوستانزی، رم، ایتالیا طراحی شده است

انتخاب متریال در طراحی هر نما بسیار مهم است. برندهای گران‌قیمت موادی را انتخاب می‌کنند که مظهر تجمل و انحصار هستند، مانند مرمر، برنز، چوب‌های عجیب و غریب، و گاهی اوقات حتی ورق طلا. این مواد نه تنها به دلیل تأثیر بصری، بلکه به دلیل ویژگی های لمسی خود انتخاب می شوند که می تواند واکنش احساسی مشتریان را برانگیزد.

به عنوان مثال، دفتر مرکزی فندی در رم نمونه ای خیره کننده از این است که چگونه این برند لوکس توانسته ظرافت تاریخی را با پیچیدگی مدرن ترکیب کند. اگرچه این یک فروشگاه خرده‌فروشی نیست، اما دفتر مرکزی فندی نمونه‌ای عالی از نحوه استفاده این برند لوکس از معماری و طراحی نما برای ایجاد حس رمز و راز، جذابیت و اغواگری است. این ساختمان نمادین که در Palazzo della Civiltà Italiana، همچنین به عنوان “Square Colosseum” شناخته می شود، به عنوان یک نقطه عطف فرهنگی و نشان دهنده تعهد فندی به حفظ و تفسیر مجدد میراث است. نمای ساختمان دارای مجموعه ای از طاق های متقارن است که به معماری کلاسیک رومی اشاره می کند و به ساختار حس بی زمانی و عظمت می بخشد.

المان‌های شیشه‌ای شفافیت را ارائه می‌کنند، در عین حال که منعکس کننده منظره شهر اطراف هستند، نمایی اجمالی به داخل ارائه می‌دهند، بنابراین گفتگوی بین گذشته و حال ایجاد می‌کنند. در داخل، Fendi به طور یکپارچه فضای داخلی مجلل و مدرن را با بافت تاریخی ساختمان ادغام کرده است. استفاده از سنگ مرمر، چوب و سایر مواد درجه یک نشان دهنده تعهد این برند به هنر و تجمل است، در حالی که فضاهای باز و نورپردازی استراتژیک بر زیبایی معماری ساختمان تاکید دارند. با ترکیب فرم‌های معماری کلاسیک با تکنیک‌های طراحی مدرن، دفتر مرکزی فندی جوهره برند – احترام به سنت، اشتیاق به نوآوری و تعهد تزلزل‌ناپذیر به تجمل را در خود جای داده است. این ترکیب هماهنگ قدیمی و جدید نه تنها اهمیت تاریخی ساختمان را حفظ می کند، بلکه آن را به بازار لوکس معاصر سوق می دهد و آن را به خانه مناسبی برای یکی از معتبرترین برندهای دنیای مد تبدیل می کند.

داوران و تماشاگران نظر خود را گفته اند – از تماشای برندگان جوایز Architizer لذت ببرید دوازدهمین مراسم سالانه جوایز A+. عضو کانال ما شوید بولتن جوایز برای دریافت به روز رسانی های نرم افزاری آتی.

منبع: https://architizer.com/blog/inspiration/stories/the-art-of-allure-how-luxury-stores-use-facades-to-conceal-and-entice/

تحریریه کتب معماران

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *